سه‌شنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۲

بحث بين سنت و مدرنيته هميشه جالب بوده. من تو زندگي هميشه تونستم بين اين دو يه رابطه اي ايجاد كنم و هميشه هم موفق بودم ولي تو يه مورد گير كردم. اين دو مورد به هيچ وجهه نمي تونن كنار هم قرار بگيرند. و اين دو چيزي نيست جز انتظار توجه بيشتر به والدين در هنگام كهولت سن. اينكه بيشتر پيششون باشي و بيشتر بهشون توجه كني ؛ زود بياي خونه كه تنها نباشن. البته من نميگم كه دير اومدن يا بي توجهي به والدين نشانه مدرن بودنه ولي چيزي كه هست اينه كه اين مسائل جزو پيامدهاي زندگي مدرنيته است و اين غير قابل اجتنابه. به هر حال ما با اين دير اومدن قضيه ها داريم. مشكلي كه فكر ميكنم فقط با گذشت طرف ديگه حل ميشه. حالا كي بايد از مواضعش كوتاه بياد ؟

هیچ نظری موجود نیست: