شنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۳

اولين اسکی امسال. چهارشنبه. دوم ديماه- ديزين

تولد گرفتن اونم در سالگرد قمری تجربه جديدی بود. کلی مزه ميده.

يه روزنه ای ، نوری ، چيزی بايد پيدا بشه ديگه. مگه نه؟

ايمان ، ايمان ، ايمان ، ايمان ، ايمان ، ايمان ، ايمان ، ايمان

توکل ، توکل ، توکل ، توکل ، توکل ، توکل ، توکل ، توکل

عشق ، عشق ، عشق ، عشق ، عشق ، عشق ، عشق ، عشق ، عشق

جمعه، آذر ۲۷، ۱۳۸۳






(Tom Waits (Foreign Affairs


A Sight For Sore Eyes

hey sight for sore eyes it's a long time no see
workin hard hardly workin hey man you know me
water under the bridge didya see my new car
well it's bought and it's payed for parked outside of the bar
and hey barkeeper what's keepin you keep pourin drinks
for all these palookas hey you know what i thinks
that we toast to the old days and dimagio too
and old drysdale and mantle whitey ford and to you

no the old gang ain't around everyone has left town
'cept for thumm and giardina said they just might be down
oh half drunk all the time and i'm all drunk the rest
yea monk's till the champion but i'm the best

i guess you heard about nash he was killed in a crash
hell that must of been two or three years ago now
yea he spun out and he rolled he hit a telephone pole
and he died with the radio on
no she's married and with a kid finally split up with sid
he's up north for a nickle's worth for armed robbery

hey i'll play you some pin ball hell you ain't got a chance
well then go on over and ask her to dance

ممنون از دلقک

سه‌شنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۳

Solve in Patience

وقتي فکر ميکني که هم چيز داره درست ميشه، فکر ميکني که حالا ميتوني رو زندگيت حساب کني؛ يه چيزي مثل بختک مي افته رو فکر و زندگيت؛ که يهو مسخ ات ميکنه .
کرخ ميشي. اون موقع است که بي خوابي و دردهاي عصبي مياد سراغت.
When You find a glimmer of happiness in this world, there's always someone who wants to destroy it

به خدا همه چيز داشت درست پيش ميرفت. کار خوب . آرامش . ولي انگار که اوستا کريم با ما نيست. يا دل ما با اون نيست. نمي دونم ولي هر کوفتي که هست با ساز ما کوک نيست. بد جوري ذهنم مغشوشه. همه ي نخهام داره پنبه ميشه. همه ي حساب کتابهام بهم خورده. شدم يه پدرخونده دهه 80 . برام دعا کنيد تا درست تصميم بگيرم.

به قول الهه " زماني که آدمها فکر ميکنند که دارند سرنوشت شون رو عوض ميکنند، اين عملشون دقيقا عين خود سرنوشت شونه."
پنج شيش ساله که دارم به قول خودم سرنوشت رو عوض ميکنم. با همه چيز مبارزه کردم. واسه خيلي چيزها صبر کردم. خيلي چيزها رو با پررويي تغيير دادم. ولي نهايتاً نشد اون چيزي که ميخواستم. حالا ديگه کاري به کارش ندارم.
هر چي پيش اومد خوش اومد. اون که به حرف ما نيست؛ بذار ببينم خودش چه غلطي ميخواد بکنه.
شانه ها را بايد بالا انداخت ، دستها را در جيب فرو کرد. سوتي بايد زد.

سه‌شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۳

روانشناسي خيابان عباس آباد

ساعت 5:30 بود من خسته از شرکت برميگشتم. کنار عباس آباد غلغله ايستاده بودم.تا تو اون وانفسا يه اتول پيدا شه تا هم خودم ولو بشم و هم تو ترافيک به کاغذ پاره هاي کيفم برسم. يه مقدار که گذشت ديدم يه دخي سرش رو از يه پرايد مشکي بيرون اورد و گفت :
- هي آقاهه کجا تشريف ميبرين؟
منم که اصلا حوصله شوخي نداشتم گفتم: نميخوره آبجي
- کجا؟
+ قطار برقي
- تا سر مفتح رانندمون ميره؛ بيا بالا
+ نوچ
- د ناز نکن بيا بالا ديگه

تا نشستم بساط سوت و کف و اندي براه بود. منم بي تفاوت کيفم رو باز کردم و شروع کردم به ديد زدن پرفرماي جديدي که برام رسيده بود. با يه نگاه سه تاييشون رو اسکن کردم. نووووچ؛ راسته کار ما نبودن.

- چرا ساکتي؟
+ حسش نيست. امروز با صد نفر سر کله زدم. نا ندارم.
_ به اين زودي ؟ تازه سر شبه. جاي من بودي چي . سه شيفت کار ميکنم. شبها هم مشغولم.
+ بابا ايولاه. چيکار ميکني؟
- آژانس مسکن[يه جور جا کشي] ، عصرها هم دنبال مشتريهاي شب و شبها هم گل ميسازيم. نمايشگاه داريم. گلهاي گِلي.

و پخش ماشين که همچنان ور ور ميکنه:
" يادته گوشه دنج آلاچيق ......."

- عزيرم، چرا شماره کش بري. بيا اين کارت من . تماس بگير.
اپيلاسيون و کاشت ناخن. با تعين وقت قبلي.

اينم سوژه امروز ما بوده ديگه. ديدم دارم ميرن سمت هفت تير. منم گفتم تا اونجا هستم. نزديکاي ميدون که بوديم ديدم زنيکه ميگه ما جلوتر پياده ميشيم؛ اين آقا هم لطف ميکنه کرايه رو حساب ميکنه.
گفتم ايشالاه وقتي زنگ زدم و تو آژانس ديدمت نقدي با خودت حساب ميکنم.
اينو گفتم و از ماشين پريدم بيرون. راننده که داشت دور ميزد. سر کوچه بعدي منو ديده و ميگه : آقا يه وقت شل نيايي ها.
بهش گفتم غم نخور. ما محل کارمون عباس آباااااااده ه ه ه

پ ن : مکالمات تا حد امکان خلاصه شده بود.