یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۳

امروز 13 June اولين روزي يه كه پسرك دوباره ، خنكاي كوچه باغهاي تجريش رو تو گرماي غريبانه ي شهر خاكستري ايفل دلتنگي ميكنه. اَرشيــا ؛ به نوشيدن آخرمون قسم رسالت ات رو تو اين ديار ادامه ميدم. دپرس نباش پسر ...


چند روزه دچار "بيونوستالژي"(Bio nostalgia) شديد شدم. حبيب، داداشي؛ نسخه اي نداري واسه اين مرض. تو رابطه با ضعيفه هاي سن دار بيشتر عود ميكنه.


معلمي هم حالي ميده ها. امروز تو كلاس وبلاگ تدريس كردم. تو كلاس CIW هم يه حال اساسي دادم به وبلاگ يه آدم نصفه نيمه. شايد معلم، ببخشيد استاد شدم.


امروز ديدم ژانتي تعطيله، گفتـــم يتيــــم شديم رفت.


آهنگ اينجا رو هم يه حالي بهش دادم. Bang Bang از فيلم Kill Bill 1 .
يرين حالشو بكنيــــد.


در ضمن اين يارو [به تو چه كي؟] بد جوري داره ميره رو اعصابم .
پدر سگ ما رو چيزه گاو كرده. بايد به بچه ها بگم براش يه هديه بفرستن.


هیچ نظری موجود نیست: