سه‌شنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۲

امروز با يكي از دوستان كه مرد عاقلي هم هست رفته بودم "هات چاكلت". مثل هميشه شلوغ بود. باز هم بي اختيار فكر هميشگي اومد سراغم كه چه عاملي باعث ميشه كه كار يك مغازه اينجوري بگيره. يه كافه اي كه نه دكور درست حسابي داره و نه منوي متنوعي؛ تازه كلي بايد راهت رو دور كني و بري از اتوبان دور بزني كه بتوني بري اونجا. مثل اون مغازه ها كم نيستن. نمونه ي ديگش "رستوران توچال" تو شريعتي؛ با او مغازه كوچيكش و محيط نه چندان تميزش. يا "عباس كثيف" خودمون تو پاسداران با اون جاي مزخرفش و اون قليون هايي كه داره از زمان تحريم تنباكو كار ميكنه. به دوستم گفتم حتما بجز خواست خدا عامل ديگه اي هم هست. در جوابم حرف قشنگي زد كه كلي باهاش حال كردم.

تو جاي كوچيك ميشه كار بزرگ انجام داد ولي تو جاي بزرگ نميشه كار كوچيك كرد.

هیچ نظری موجود نیست: