پنجشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۲

نظريه 1

تو هفته گذشته و به دنبال اعتراظات مردم و دانشجوها به رژيم به اصطلاح جمهوري اسلامي ! يه سري حرفها دهن به دهن بين مردم و در هر جايي رد و بدل ميشه؛ چه تو تاكسي و چه تو هواپيما موقع سفر . در اين ميان هم هر كسي از ديد خودش و منافع و نيازهاي خودش موضع گيري ميكنه و قضيه رو تعبير و تفسير ميكنه. در اين ميان بعضيها خيلي راديكال فكر ميكنن و بعضيها هم خاكستري عمل ميكنن. حالا من هم ميخوام يه توضيحي در اين مورد بدم.كساني كه با من مخالف و موافق هستن نظراتشون رو بدن تا شايد من هم تونستم از ايشون كمك بگيرم و به يك ديد درست تر برسم.ممنون از همه دوستان.

تاريخ نشون داده كه هيچ انقلاب و شورشي در دنيا يه نتيجه 100% دلخواه نرسيده . شورشيهاي اتحاد جماهير شوروي، چچن ، ليبي ، زيمبابوه و در اين اواخر آرژانتين و اگر بخواهيم كمي تاريخ دور تر را برسي كنيم فروپاشي عثماني و انقلاب فرانسه. اين بدين معني ميباشد كه زيان تغيير رژيم يك كشور ؛ با هر انگيزه اي كه باشد به مراتب بيشتر از سود ومنفعت آن ميباشد؛ حال اين انگيزه به بهانه هاي مختلفي نظير آزادي سياست ، استقلال! ويا ازادي فردي باشد. من حوادث اخير را از بيشتر از ديد " اقتصادي " نگاه ميكنم و به عنوان فردي كه حضور كامل در پروسه توليد و تجارت دارم نظر ميدم. در اين چند سال گذشته بايد باور كنيم كه اقتصاد خوبي نداشتيم و اين همه به خاطر انقلاب استقلال طلبي! و جنگي بود كه داشتيم . همه اين حرف را پيش ميكشن كه پهلوي براي ما كاري نكرد ؛ من ميگويم شما فرصت داديد ؟ آيا اگر پهلوي مانده بود باز هم مثل حال بوديم يا جلو تر.پهلوي زمينه سازي كرده بود براي اقتصادي شفاف تر.پس انقلاب ضربه اي بود بر اقتصاد آن زمان . چه كارخانه ها و چه داراييهايي كه مصادره نشد و چه كساني كه به خاك سياه ننشستن (كارخانه مينو) و چه كساني كه به ثروت رسيدن. حالا كه كار از كار گذشته و ما سعي كرديم در اين چند سال خودمان ؛ يعني كساني كه از اين رژيم دلي خوشي هم ندارن به كمك هم اقتصاد از بين رفته را با وجود محدوديتهاي فراوان دوباره درست كنيم . كاملا هم م.فق نشديم ولي از قبل بهتر شد. در اين ميان توانستيم اعتماد بازار جهاني را جلب كنيم ، چيزي كه به نظر من از همه مهمتر است و در اين راه هم باز كاملا موفق نبوديم.توانستيم نرخ ارز را ثابت كنيم كه خود عامل مهمي بود. از همه مهمتر دانستيم كه روابط اقتصادي خود را با توجه به وضعييت اجتماع و بازار هماهنگ كنيم. يعني با چه كساني كار كنيم ، در چه مواردي كار كنيم و چگونه داد و ستد كنيم. همه اين كارها اگر آن انقلاب كذايي نبود زود تر از اينها و كامل تر اجرا ميشد ولي گذشته ها ديگر گذشته. پس اشتباه قبل را دوباره تكرار نكنيم .بگذاريم اعتماد دنيا براي سرمايه گذاري در ايران بيشتر شود. چيزي كه من در اين چند روز با وجود اين گونه اغتشاشها كمتر شده( سند موجود است). اغتشاش و تغيير رژيم يعني از كار افتادن كارخانه ها ، يعني مسكوت ماندن داد و ستد ها ، يعني تغيير مالكيتها و اين يعني پايين آمدن سبد سرمايه ارزي ؛ يعني بيكاري مفرط. خواهش ميكنم نگوييد حالا از اين كه بد تر نميشه . من با صراحت ميگم كه چرا ميشه . اشتباه 25 سال پيش را تكرار نكنيم . اقتصاد بد جوري از بين ميره . شما ها ؛ شما ها كه با هزار بد بختب طي اين چند سال بازار را بافتيد ، دوباره آن را پنبه نكنيد....

در مورد عقايد سياسي خودم و راه حلهاي رسيدن به جامعه اي بهتر با كمترين هزينه شبهاي آينده سخن خواهم گفت.
پايدار باشيد.

هیچ نظری موجود نیست: