یکشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۴

امروز وقتي داشت شرايط پيش اومده را با خودش مقايسه ميکرد ، اشک تو چشماش جمع شد . بعض اش رو خورد و گفت " بذار خودش تصميم بگيره ". برام جالب بود که بعد از بيش تر از 10 سال هنوز اون عشق اول غلغلک اش ميداد .

ذهنها رو میشه فرمت کرد ولی اینو بدون که همیشه هم میشه اونها رو ری استور کرد .

آدم بايد هم دنيا رو داشت باشه ، هم آخرت رو . اين روزها ميتاکيش شمشک هم دنيا رو تامين ميکنه هم آخرت ات رو .

هیچ نظری موجود نیست: