یکشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۱

توچال
جمعه توچال بودم. حيف پول که آدم بده به اين پيست . بيشتر به درد اسکي "نورديک" ميخوره تا آلپاين . اصلا شيب نداره , هيچ چيز هيجان انگيزي هم توش پيدا نميشه . باباهزار رحمت به ايستگاه 5 حداقل چند تا بوس داره که يه ذره به اسکي معنا ميده . 10 دقيقه ميري بالا در عرض 2 دقيقه, شايد هم کمتر مياي پائين ( بابا اسکي باز!!! ) . من از مثلا قله!! اونم تو برفهاي نکوبيده اسکي کردم ولي چوبها اصلا دست خودم نبود . وقتي برف نکوبيده يخ زده باشه واي به حال کوبيده. ققط 2 تا چيز بود که يه کم آدم رو سرگرم ميکرد : اولي اون سکو!! پرشهائي بود که لطف کرده بودن ساخته بودن . واي به روزتون اگه بعد از به اصطلاح پريدن !!! ( کساني که آسانسوري ديزين رو پريدن مي فهمند من چي مي گم ) بخورين زمين ؛ انگار رو اسقالت سرد زمين خوردين با اون سوز گدا کشش برف تبديل شده به يخ , مثل شيشه . ساعت 4-3 بود که داشت پيست کم کم يخش باز ميشد .
دومي هم اون هتل خوشگلشونه . وافعا با اون لابي يه شاهکاره . دستشون درد نکنه . ولي از قيمتهاش براتون بگم ....

اناقهاي 2 تخته با منظره شبي 40000 تومن , بي منظره 30000 تومن + 21% اضافه براي سرويس . ولي من خودم اگه بي انگيزه!! اونجا بخواهم بمونم دق مي کنم چون هيچ وسيله سرگرمي اون جا نيست . نزديک بودنش کلي ارزش داره .







هیچ نظری موجود نیست: